۱.

برگ‌های  شمعدانی که زرد شود
دلم تنگ می‌شود
دلم که تنگ شود
دیگر بلبل زبانی یادش می‌رود
می‌نشیند گوشه‌ای
چنگ می‌اندازد به خاطراتت؛
خوب‌-هایت را جدا می‌کند
و می‌گذارتشان رو بروی آینه
یادش می‌رود  بد-هایت را
همین دیروز کوبانده توی سرم
و من شمعدانی‌ها را آب می‌دهم
برگ هایش که سبز ‌شود
دوباره
دلم با تو قهر می‌کند