نوع سوم ( بعد از ویرایش)
همه میگویند:"توپ هم در کنند این خسرو –ی خواب را بیدار شدنی، در کار نیست." ولی خودم بهتر میدانم که وضعام از این حرفها هم خرابتر است تا جایی که اگر گلولهام کنند و به جای توپ بچپانندم توی تانگ و شلیکم کنند، باز بیدار نمیشوم. اما من ِ خواب سنگین، دیشب ِ لامصب را تا صبح خواب و بیدار بودم . تقصیری هم نداشتم . این سروناز با آن چشمهای درشتِ سبزش، تا صبح ولم نمیکرد. دلم برایش تنگ شده، لعنتی. اینروزها بدجور گذاشته توی کارم. اذیت میکنند و راه نمیآید. تا قضیه شیرین دستش آمده، پدر صابم را در آورده، لاکردار.
+ نوشته شده در ۱۳۸۸/۰۲/۱۴ ساعت ۷ ب.ظ توسط الاهه
|